مدح و مرثیۀ حضرت زهرا سلاماللهعلیها
یاکه باید چون علی با تیغِ عریان ایستاد یاکه باید مثل زهـرا پیش طوفان ایستاد ریشه وقتی در میان خاک باشد میتوان در هـجـوم بـاد مـانـند درخـتـان ایـسـتاد میشود در گرگ و میشِ فتنه هرجایی نرفت پـشت دربِ خانۀ زهـرا مسلـمان ایستاد مثل فـضه میشود بـالانـشـین این حرم آنکه در پایِ حجابش غرق ایمان ایستاد فـاطـمه یعنی اگر باشید کم هم، میشود مثل مقـداد و ابوذر؛ مثل سـلـمان ایستاد فیض میبُرد از قنوتِ نافـلههایش عـلی در سحر خوب است گاهی زیر باران ایستاد پشت در گفتند جمعش از چهل تَن هم گذشت پشت در زهرا ولی تا حَدِ امکان ایستاد فاطـمـه میماند آنجا حـیف میخِ لعـنـتی تاکه او جان داشت پیش ضربههاشان ایستاد بچـههای فـاطـمه مانـند زهـرایـنـد، پس محسنش هم پیشِ ضربِ نامسلمان ایستاد فاطـمه این ایستادن را به زینب یـاد داد تـا که بِـینِ آتـشِ شـام غـریـبـان ایـسـتاد هرگز از یادش نخواهد رفت اما قتلگاه شمر با دامان خـونین و پـریشان ایستاد |